احسان حسین زاده، منبع: رادیوزمانه
ستاد ملی مقابله با کرونا از ۱۶ فروردین سال ۱۳۹۹ به دلیل آنچه ضرورت مقابله با شیوع ویروس کرونا خوانده است، انتشار نسخه کاغذی روزنامهها را ممنوع و تنها انتشار نسخه دیجیتال آنها را مجاز اعلام کرده است. این امر مسائل مختلفی را به پیش میکشد؛ از مباحث مربوط به حقوق بشر گرفته تا اشتغال روزنامهنگاران. عدهای این تصمیم را به جهت مفید بودن برای سلامت مردم درست میدانند. عدهای هم این تصمیم را موجب اختلال در جریان آزاد اطلاعرسانی میدانند. کسانی هم هستند که نگران بحران بیکاری روزنامهنگاران هستند. اما در مقام سنجش اهمیت، کدام یک از این موارد، اهم است؟
شرایط ویژه و تصمیم ستاد مقابله با کرونا
این حقیقتی آشکار است که توقف انتشار روزنامه برای هر جامعهای در شرایط عادی یک پسرفت محسوب میشود و گردش آزاد اطلاعات را که از جمله حقوق شهروندی مهم و یک نیاز اساسی برای دموکراسیهاست، تحت شعاع قرار میدهد. اما باید دید با وجود اینترنت، شبکههای اجتماعی، شبکههای آزاد تلویزیونی و ماهوارهای و اساسا با وجود رسانههای آزاد در کشورهای دموکراتیک دنیا، گردش آزاد اطلاعات تا چه اندازه از این بحران متأثر میشود و در واقع، آیا این رسانهها میتوانند فقدان سهم رسانههای چاپی را جبران کنند یا خیر؟
همانطور که میدانیم بحران کرونا شرایط ویژهای را ایجاد کرده است که دولتها یا کمپانیهای رسانهای به دلایل مختلف چاپ روزنامهها را محدود یا متوقف کردهاند اما این مسئله باید در کانتکست هر کشوری بررسی شود تا اصل جریان آزاد اطلاعات دچار اختلال نشود.
برای مثال در فضای رسانهای ایالات متحده که یک کشور آزاد به لحاظ گردش اطلاعات محسوب میشود، آمار هفتگی مخاطبان روزنامههای کاغذی با ۶۰ میلیون مخاطب بسیار بیشتر از روزنامههای دیجیتال با تنها ۱۲ میلیون مخاطب است. در ایران اما این آمار بسیار پایینتر است و تیراژ روزنامهها قابل مقایسه با سایر کشورها نیست. دلیل این مسئله عدم اهمیت روزنامههای کاغذی نیست چرا که روزنامههای کاغذی به لحاظ حرفهای بودن سهم بزرگی از گردش آزاد اطلاعات را در بر میگیرند؛ در ایران اما به نظر میرسد توقف انتشار نشریات کاغذی دلیل دیگری جز شیوع کرونا دارد.
بحران جهانی صنعت روزنامهنگاری در عصر کرونا
با نگاهی به آمار و اخبار میتوان فهمید که اصلیترین دلیل توقف انتشار نشریات کاغذی، بحران کاغذ و گرانی آن در ایران است چرا که این بحران تا حدی پیش رفته که بسیاری از روزنامهها را در خطر ورشکستگی قرار داده است. برای نمونه روزنامه «هفت صبح»، قیمت خود را در استانهای تهران و البرز دو برابر کرده است. پیشتر هم این روزنامه ۲۴ صفحهای به دلیل گرانی کاغذ، هشت صفحه از صفحات خود را حذف کرده بود.
روزنامه «شرق» هم به علت افزایش هزینههای روزنامه، بخش اشتراک خود را تعطیل کرده است. روزنامه «آفتاب یزد» از خوانندگانش درخواست کمک مالی کرده و روزنامه «اعتدال» هم اعلام کرده که آماده است روزنامه را به اجاره بدهد و امتیاز آن را واگذار کند.
بر اساس یک گزارش، «آمارهای غیر رسمی حکایت از آن دارد که در سال ۹۷، فقط ۱۸ هزار تن کاغذ به بازار نشر کتاب راه یافته است، در حالی که بازار سالانه به حدود ۷۰ هزار تن کاغذ نیاز دارد» و این کمبود کاغذ در اثر افزایش قیمت باعث کاهش تیراژ روزنامهها و تبدیل شدن کیوسکهای روزنامهفروشی به کیوسکهای سیگارفروشی شده است.
با دقت در تصمیمهای مشابهی که در مورد توقف انتشار مطبوعات کاغذی در کشورهای دیگر اتخاذ شده اما میتوان فهمید بحران اقتصادی ناشی از کرونا مسالهای عالمگیر است. برای مثال در کشور استرالیا کمپانی مطرح روپرت مرداک که چندین روزنامه کاغذی را در زیر مجموعه خود دارد، نشر تمام روزنامههای کاغذی خود را نه با تصمیم دولت که به طور مستقل متوقف کرده است. دلیل این تصمیم اما جلوگیری از زیان مالی عنوان شده و نه جلوگیری از شیوع ویروس کرونا چرا که از زمان شیوع ویروس و عدم فعالیت کارخانهها، سفارش تبلیغ در این روزنامهها هم به شدت کاهش یافته و در نتیجه چاپ کاغذی آنها صرفه اقتصادی نداشته است.
نمونه این تصمیم در کمپانیهای دیگری در آمریکا و بریتانیا هم از طرف روزنامههای مختلف اتخاذ شده است. این تصمیمها با چنین پشتوانه استدلالی و بدون دخالت دولت پیام مشخصی میتواند داشته باشد و آن اینکه روزنامهنگاری در شرایط بحران کرونا نیازمند حمایت دولت است و نه توقف انتشار.
آزادی مطبوعات، وضعیت روزنامهنگاران و جریان آزاد اطلاعات در ایران
دو نهاد صنفی رسانهای در داخل و خارج از ایران یعنی «فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران» و «انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران» در بیانیههای مختلف توقف چاپ نشریات کاغذی را باعث محرومیت مردم از حق دریافت اطلاعات خوانده و علت این تصمیم را بیعلاقگی حکومت ایران به اطلاعرسانی آزاد عنوان کردهاند.
حتی کمیته دفاع از روزنامهنگاران نیز در گزارشی که در آن به نظر برخی روزنامهنگاران مطرح ایران اشاره شده است، این تصمیم را به دلیل ایراد آسیب به حرفه روزنامهنگاری، نادرست خوانده است.
بنابراین وقتی تعطیلی روزنامههای کاغذی با ورود آسیب جدی به روزنامهنگاران و حرفه روزنامهنگاری همراه است، باید پرسید دولت چه تدابیری برای حمایت از این صنف اندیشیده است؟
این کمیته مسئله بیکاری روزنامهنگاران تحت تاثیر کووید-۱۹ را یک مسئله جهانی عنوان کرده و به دو مسئله عدم توانایی جابهجایی روزنامهنگاران به دلیل مقررات قرنطینه و نیز کاهش تبلیغات و ضرر مالی روزنامهها پرداخته و از دولتها خواسته است مدل دانمارک را به اجرا بگذارند.
دولت دانمارک با اختصاص ۲۴ میلیون یورو بودجه به روزنامههای محلی، گامی بزرگ و مفید برای حمایت از مطبوعات و اهالی رسانه برداشته است.
این تصمیم اما بر آزادی مطبوعات و جریان آزاد اطلاعات هم لطمه وارد میآورد.
همانطور که مشخص است بیشترین آسیب از این زیان مالی را روزنامههای کاغذی مستقل و خصوصی میبینند چرا که روزنامههای دولتی یا وابسته به نهادهای حکومتی در ایران دارای منابعی در داخل دولت هستند که همیشه اخبار را به دلیل استفاده از رانت خبری دریافت میکنند و همینطور از حاشیه امنیت اقتصادی بیشتری برخوردار هستند.
بنابراین بحران کرونا میتواند لطمه بزرگی به خبررسانی مستقل و آزاد در ایران وارد آورد که با احتساب بحرانهای پیشین این صنف، میتواند صنعت مطبوعات و همینطور جریان آزاد اطلاعات در ایران را با بحرانی عمیقتر روبهرو سازد.
آنچه مشخص است این حقیقت است که بحران کرونا تأثیری منفی بر روزنامهنگاری در کل دنیا داشته است. از محدودیت روزنامهنگاران برای سفر و ارسال گزارش گرفته تا دورکاری و بحران مالی که دامن روزنامهها را در سراسر دنیا گرفته است.
این بحران در ایران اما دامنه به مراتب گستردهتری دارد. بحران کاغذ به دلیل وجود تحریمهای گسترده، همینطور روزنامهنگاری وابسته و غیرمستقل و نیز سانسور و سرکوب مطبوعات، به این بحران گستردگی بیشتری بخشیده است.
در این میان تصمیم دولت بر توقف انتشار تمام روزنامهها میتواند عملا هم موجب انسداد آزادی بیان و مطبوعات شود و هم ورشکستگی کامل مطبوعات آزاد را به دنبال داشته باشد.
به نظر میرسد فضای رسانهای ایران در سالهای اخیر به اندازه کافی بحرانی بوده و دولت نباید با این تصمیم اشتباه به این بحران دامن میزد، آن هم در شرایطی که بسیاری از مشاغل غیرضروری همچنان به فعالیتهای خود ادامه میدهند و اساسا دولت هیچ بسته حمایتیای برای اصناف مختلف تدارک ندیده است.
آنچه باعث نگرانی است این حقیقت است که ظاهرا دولت میخواهد از این وضعیت استثنایی سوء استفاده کند و برای مدتی بر بحران کاغذ و انفعال خود در حمایت از مطبوعات سرپوش گذارد؛ امری که میتواند تا مدتهای زیادی بر روزنامهنگاری مستقل و جریان آزاد اطلاعات در ایران تأثیر سو داشته باشد.